دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

فيلتر کردن چاره کنترل کانال‌هاي تلگرامي نيست

تلگرام

پنج شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۲:۴۰:۰۰


«واقعيت اين است که نه فيلتر کردن چاره موضوع است و نه رها شدن کامل موضوع. تجربه فيلتر کردن شبکه‌هاي اجتماعي مشابه، پيش روي ماست. يا کاربران با فيلترشکن در اين شبکه‌ها فعاليت مي‌کنند يا به شبکه اجتماعي ديگري کوچ کرده‌اند.»

وايمکس نيوز- اين بخشي از يادداشت حميد ضيايي‌پرور ـ معاون مرکز فناوري اطلاعات و رسانه‌هاس ديجيتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ـ با عنوان «بيگ بنگ شبکه‌هاي اجتماعي در ايران» است که در اختيار ايسنا قرار داده است؛ او در اين مطلب مدعي شده که پيام‌رسان تلگرام قابليت رقابت با تمام محتواي توليدشده در تمام سايت‌هاي فارسي‌زبان در طول ساليان اخير را پيدا کرده است.

متن کامل اين يادداشت به شرح زير است:

«اخيرا سرپرست پژوهشگاه فضاي مجازي کشور خبر داده که "بر اساس آمارهاي مرکز ملي فضاي مجازي تعداد کانال‌هاي فارسي‌زبان تلگرام از مرز 555 هزار گذشته و مطالب منتشرشده در اين کانال‌ها به عدد 1.1 ميليارد نزديک شده است و با توجه به اينکه کل صفحات سايت‌هاي فارسي‌زبان در اينترنت حدود 1.2 ميليارد تخمين زده مي‌شود، مي‌توان گفت از نظر شاخص تعداد مطالب منتشرشده، پيام‌رسان تلگرام به تنهايي و صرفا در کانال‌هاي عمومي آن از سال 1394 که امکان ايجاد کانال در تلگرام فراهم شده، قابليت رقابت با تمام محتواي توليدشده در تمام سايت‌هاي فارسي‌زبان در طول ساليان اخير را پيدا کرده است".

در اينکه در دو سه سال اخير شاهد انفجار اطلاعات در فضاي شبکه‌هاي اجتماعي هستيم شکي وجود ندارد. دليل اصلي اين انفجار اطلاعات نيز به دسترسي مردم به اينترنت موبايلي مرتبط مي‌شود؛ يعني ورود نسل سه تا 4.5 تلفن همراه به کشور که به يمن تلاش و اراده دولت تدبير و اميد حاصل شده است. دولت‌هاي نهم و دهم با وجود اينکه در زمان ظهور نسل سوم تلفن همراه مسؤوليت بر عهده داشتند، اما دسترسي مردم را به اين فناوري فراهم نکردند. در حالي که از سال‌ها قبل، مردم دنيا با فناوري نسل سوم به اينترنت موبايلي دسترسي داشتند کاربران ايراني در حسرت اينترنت پرسرعت به سر مي‌بردند و وزير وقت ارتباطات و فناوري اطلاعات، سرعت اينترنت دايل‌آپ را حتي براي دانشگاه‌ها کافي مي‌دانست و ايران تنها کشور جهان بود که محدوديت اعلام‌نشده 128 کيلو بيت بر ثانيه را براي کاربرانش اعمال مي‌کرد.

اکنون به اذعان اين مقام رسمي کشور، تعداد پيام‌هاي منتشره در کانال‌هاي تلگرامي در همين دو سال و نيم اخير تقريبا برابري مي‌کند با کل محتواي توليدشده وب فارسي از بدو ورود اينترنت به ايران يعني از سال 1372 تا 1394 که بيش از 20 سال است؛ 1.1ميليارد پيام کانال‌هاي تلگرامي در برابر 1.2 ميليارد پيام توليدشده وب فارسي!

اين پديده را مي‌توان به بيگ‌بنگ شبکه‌هاي اجتماعي در ايران تعبير کرد. به لحاظ اجتماعي، اين بيگ‌بنگ پيامدها و آثار سياسي و اجتماعي متعددي دربرداشته و دارد. انتخابات سال 92، 94 و 96 سه رويداد سياسي هستند که برنده آنها کساني بوده‌اند که دست بالا را در شبکه‌هاي اجتماعي داشته‌اند. به‌ ويژه در انتخابات سال 96 شوراهاي شهر و روستا شاهد پديده‌اي بوديم که تا کنون در سپهر سياسي ايران سابقه نداشته است؛ راه‌يابي نمايندگاني به شوراي شهر در برخي شهرهاي ايران از جمله در چند مرکز استان که هيچ سابقه سياسي يا اجتماعي يا فعاليت مدني نداشته و حتي کوچک‌ترين تبليغات کاغذي و يا ميتينگ و سخنراني ميداني نداشته‌اند. اينها سلبريتي‌هاي شبکه‌هاي اجتماعي بودند که در اکانت‌هاي عمدتا تلگرامي و اينستاگرامي خود فالوورها و اعضاي زيادي داشتند و اتفاقا متعلق به طبقاتي هستند که در زمره رقباي سياسي يا حتي فعالان اجتماعي محسوب نمي‌شوند. مانند يک دستفروش، يک رفتگر و يک خانم خانه‌دار که شهرت خود را مديون شبکه‌هاي اجتماعي هستند.

اما به لحاظ رسانه‌اي و ارتباطي، موج انفجاري و بيگ‌بنگ شبکه‌هاي اجتماعي يک آفت و آسيب هم در بر داشته است. به‌ويژه تلگرام در مقايسه با وب‌سايت‌ها، دچار مشکلاتي نظير جست‌وجو، آرشيو اطلاعات، لينک و هايپر لينک است. کساني که با تلگرام که اکنون رسانه اول ايران است آشنايي کافي دارند مي‌دانند که تلگرام چاه اطلاعات است و داده‌هايي که در آن ريخته مي‌شود به سختي قابل بازيابي و جست‌وجوست. حتي در يک کانال تلگرامي، امکان جست‌وجوي اطلاعات چند روز پيش به سختي امکان‌پذير است. هيچ موتور جست‌وجويي قادر به بررسي، جست‌وجو و ارائه اطلاعات تلگرام نيست. البته چند پايشگر ايراني به وجود آمده‌اند که کارشان رصد، خزش و ذخيره اطلاعات کانال‌هاي تلگرامي است اما اين پايشگرها اطلاعات خود را به بيرون ارائه نمي‌دهند و تنها در ازاي پرداخت هزينه به متقاضيان خاص مي‌فروشند. تلگرام از اين لحاظ مدفن و گورستان محتواست. اگر تلگرام در آينده به هر دليلي از دسترس خارج شود، چه فيلتر شود و چه مشکلي براي خود تلگرام به وجود بيايد صدها ميليون پيام و داده فارسي دفن شده و براي هميشه نابود مي‌شود.

شرکت‌ها و سازمان‌هايي که استراتژي اطلاع‌رساني خود را بر مبناي تلگرام يا شبکه‌هاي اجتماعي مشابه استوار کرده‌اند بر خانه‌اي پوشالي تکيه کرده‌اند که اگرچه تاثيرگذاري فوري آن زياد است اما تداوم آن زير سوال است.

تلگرام با وجود اينکه فوايد و ويژگي‌هاي مثبت زيادي دارد و فناوري‌هاي آن مانند گروه، ربات و پيام‌رسان دو سويه بسيار کاربردي هستند، اما جنبه رسانه‌اي آن که همان کانال هست بسيار آسيب‌پذير و آفت‌زاست.

شما محتواي وب‌سايت را تا سال‌ها مي‌توانيد ببينيد و رصد کنيد و وب‌سايت اصلا نمي‌ميرد. حتي اگر وب‌سايتي تعطيل شد يا از دسترس خارج شد مي‌توانيد با شيوه‌هايي خاص به اطلاعات آن دسترسي داشته باشيد. حتي ماشين بازگشت به گذشته در وب وجود دارد که وب‌هاي مرده را بازيابي و فراخوان مي‌کند که من اسمش را گذاشته‌ام «قبرستان وب» و کار اين ماشين بي‌شباهت به کار احضار روح توسط فالگيرها و رمال‌ها نيست! اما در محيط تلگرام، رمالي که هيچ، جست‌وجوي ساده هم امکان‌پذير نيست.

موضوع ديگر در خصوص رسانه‌هاي اجتماعي و به‌ويژه کانال‌هاي تلگرامي ورود شهرونداني به حوزه خبر و اطلاع‌رساني است که اصلا تخصصي در اين حوزه ندارند. قبلا صحبت از پديده «شهروند - خبرنگار» در دوره وب بود اما امروز صحبت از رسانه‌هاي قدرتمندي است که ده‌ها برابر رسانه‌هاي مکتوب و رسمي و خبرگزاري‌هاي کشور مخاطب دارد اما مديران آن يا تنها مدير آن کوچک‌ترين تخصصي در حوزه خبر ندارد. لذا دروازه‌باني خبر، مديريت و کنترل جريان خبري، اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري و بررسي صحت و سقم اخبار در محيط تلگرام به ندرت وجود دارد. البته رسانه‌هاي رسمي ايران، خود نسخه تلگرامي دارند که اين کنترل‌ها در آنها وجود دارد اما کانال‌هاي با مخاطبان ميليوني اساسا فاقد اين ويژگي هستند.

صحبت از 555 هزار کانال تلگرام فارسي است که برخي از آنها مخاطباني در حد چند ده نفر و برخي مخاطبان ميليوني دارد. يعني 555 هزار نفر از شهروندان ايران صاحب رسانه شده‌اند. آيا اين 555 هزار نفر به اصول و اخلاق و رمز و راز حرفه‌اي خبرنگاري و اطلاع‌رساني واقفند؟ عملکرد اين کانال‌ها در رويدادهايي مثل پلاسکو نشان مي‌دهد که لزوما پاسخ به اين سوال مثبت نيست.

شوراي عالي فضاي مجازي به عنوان بالاترين مرجع متولي حوزه فضاي مجازي در دي‌ماه سال 1395 مصوبه‌اي داشت که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را موظف به راه‌اندازي سامانه‌اي براي ثبت کانال‌هاي تلگرامي بالاي 5000 عضو مي‌کرد. اين سامانه مدتي است در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در آدرسsamandehi.ir  راه‌اندازي شده و تاکنون بيش از 10 هزار کانال تلگرامي هم در اين سامانه ثبت شده‌اند. بر اساس برآوردها، بيش از 100 هزار از کل 555 هزار کانال تلگرامي بالاي 5000 عضو دارند. اين بدان معني است که تنها حدود 10 درصد کانال‌هاي تلگرامي بالاي 5000 عضو در اين سامانه ثبت شده‌اند. هدف اين مصوبه اين بوده که فضاي رسانه‌هاي اجتماعي را ساماندهي کند. اينکه چرا کانال‌هاي مذکور مايل به ثبت خود در وزارت ارشاد نبوده‌اند قابل تامل و واکاوي است، اما به طور خلاصه بايد گفت که ثبت يا عدم ثبت اين کانال‌ها در وزارت ارشاد از نظر مديران کانال‌ها هيچ ضرر يا مزيتي برايشان ندارد.

بحث فيلترکردن يا آزاد گذاشتن اين کانال‌ها و رسانه‌ها نيز مدت‌هاست در فضاي سياسي و رسانه‌اي و تصميم‌سازي کشور جريان دارد. واقعيت اين است که نه فيلتر کردن چاره موضوع است و نه رها شدن کامل موضوع. تجربه فيلتر کردن شبکه‌هاي اجتماعي مشابه، پيش روي ماست. يا کاربران با فيلترشکن در اين شبکه‌ها فعاليت مي‌کنند يا به شبکه اجتماعي ديگري کوچ کرده‌اند. فقط صورت‌مساله پاک شده است و مساله همچنان باقي است. برخي صاحب‌نظران راهکار تقويت شبکه‌هاي اجتماعي داخلي را پيشنهاد داده‌اند اما اين شبکه‌ها نيز اغلب با اقبال کاربران ايران مواجه نشده‌اند. بر اساس نتايج تحقيقاتي که نويسنده به عنوان استاد راهنماي هفت دانشجوي کارشناسي ارشد ارتباطات دانشگاه‌هاي مختلف به دست آورده است،‌ بي‌اعتمادي کاربران، مهم‌ترين دليل روي‌گرداني آنها از شبکه‌هاي اجتماعي داخلي است.

در مجموع بايد گفت که بيگ‌بنگ شبکه‌هاي اجتماعي در ايران جدي و واقعي است. امواج اين انفجار بزرگ تا سال‌هاي آينده ادامه خواهد داشت و براي حداقل پنج سال آينده بزرگ‌ترين چالش نظام سياسي، اجتماعي و فرهنگي کشور خواهد بود.»

منبع: ايسنا

دیدگاه ها و نظرات :

captcha
ارسال
اشتراک گذاری مطالب

آخرین مطالب آرشیو

پربیننده‌ترین مطالب آرشیو